سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی پروا نوشت

ارزش به چیه ؟ سه شنبه 85/11/17 ساعت 3:15 صبح

همه امروز قاطی بودم
همش فکر میکردم به خاطر حرفای دیشب ناراحته از دستم ، تا امروز عصر که هوست وبلاگم قاطی کرده بود و داشتم با مدیر هاستم چت میکردم که مشکل از کجاست و آنلاین شده بود و من نفهمیده بودم چندبار پی ام داده بود و باز من متوجه نشده بودم دیدم داره میگه دیگه تحویلم نمیگیری :( فکر کن ؟ اونم من که حاضر نیستم یک لحظه ناراحتیش رو ببینم خلاصه میخواست بره شام بخوره آفلاین شد قرار شد دوباره بیاد حرف بزنیم که من آنلاین شدم و پیغام نداد و من سلام کردم و اینقدر سرد برخورد کرد که حالم به هم خورد دیگه جواب ندادم و دیسی کردم ورفتم
نمیدونم دارم چه غلطی میکنم حالم اصلا خوب نیست فکر میکنم دیگه تموم شد احساسم خوب نیست خوب چرا نمیتونه بفهمه که من دوستش دارم ولی نمیتونم تن به خواسته هاش بدم چرا نمیخواد بفهمه اعتقاد و ارزش من برای یه دختر خوب موندن مهمه واسم چرا واقعا بدن یه آدم مهمه نه خودش :(( خیلی رک بهش گفتم آقای محترم من اگه قرار باشه این رابطه خاص رو با مردی داشته باشم اولین بارش فقط با همسرم خواهد بود و بس گفت تفکر محترمیه اما انگار فقط یه توجیه بود برای اینکه نخواد قبول کنه خواسته خیلی زیادی داره

میدونم بهای سختی دارم میدم برای یه ذره انسان بودن ولی بفهم من با حسرت نبودنش سخته برام ادامه دادن دیگه اینبارم شکست خوردن یعنی بطور کامل له شدنم

حالم خوب نیست اصلا برام دعا کنین

کسی اصلا اینجا رو میخونه با دیوار که حرف نمیزنم ایشالا


نوشته شده توسط: تدی

مناسبتها


ِْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

ارزش به چیه ؟
[عناوین آرشیوشده]

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
3611


:: بازدیدهای امروز ::
3


:: بازدیدهای دیروز ::
0



:: درباره من ::

بی پروا نوشت

:: لینک به وبلاگ ::

بی پروا نوشت


:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

مناسبتها[3] . شعر .


:: آرشیو ::

زمستان 1385



:: خبرنامه ::